مامانی اینجا با دایی حسن و خاله طاهره و خاله سمانه صد البته مامان فاطمه اینها رفتیم همدان خیلی کیف داد گنجینه رفتیم تو هم که عشق آب بیرون نمیومدی آبشار هم داشت جای قشنگی بود شب هم رفتیم خونه عمه خدیجه عمه بابا رسول همه چی از خودمون بردیم با کمک پسر عمه مجید آتیش درست کردیمو جوجه کباب کردیم صبح هم رفتیم غار علیصدر اما چون میخواستیم برگردیم بلیطش ساعت 7 شب بود داخل غار نرفتیم توی ماشین با خاله سمانه خیلی خندیدیم مسافرت وتی تو هستی خیلی خیلییییییییییییییییی خوش میگذره دست دارم نفسسسسسسسسسسسسس &nbs...